در کانال یوتیوب ما سابسکرایب کنید!
حافظ » غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۶۰ حافظ شیرازی
گر از این منزل ویران به سوی خانه روم
دگر آن جا که روم عاقل و فرزانه روم
زین سفر گر به سلامت به وطن بازرسم
نذر کردم که هم از راه به میخانه روم
تا بگویم که چه کشفم شد از این سیر و سلوک
به در صومعه با بربط و پیمانه روم
آشنایان ره عشق گرم خون بخورند
ناکسم گر به شکایت سوی بیگانه روم
بعد از این دست من و زلف چو زنجیر نگار
چند و چند از پی کام دل دیوانه روم
گر ببینم خم ابروی چو محرابش باز
سجده شکر کنم و از پی شکرانه روم
خرم آن دم که چو حافظ به تولای وزیر
سرخوش از میکده با دوست به کاشانه روم
- گر از این منزل ویران به سوی خانه روم
- زین سفر گر به سلامت به وطن بازرسم
- تا بگویم که چه کشفم شد از این سیر و سلوک
- آشنایان ره عشق گرم خون بخورند
- بعد از این دست من و زلف چو زنجیر نگار
- گر ببینم خم ابروی چو محرابش باز
- خرم آن دم که چو حافظ به تولای وزیر
- دگر آن جا که روم عاقل و فرزانه روم
- نذر کردم که هم از راه به میخانه روم
- به در صومعه با بربط و پیمانه روم
- ناکسم گر به شکایت سوی بیگانه روم
- چند و چند از پی کام دل دیوانه روم
- سجده شکر کنم و از پی شکرانه روم
- سرخوش از میکده با دوست به کاشانه روم