بانو فرح

آواز

او نیامد

تصنیف او نیامد از بانو فرح

تصنیف او نیامد
مایه دشتی
صفحات گرامافون
تنظیم و آهنگ (محلی): اکبر محسنی
شعر: ایرج تیمورتاش
این تصنیف در فیلم “مراد” در سال ۱۳۳۳ پخش شد که در این فیلم زنده‌یاد بانو هایده هم بازی می‌کردند

زنده‌یاد منیر فولادی با نام هنری فرح از خوانندگان برجسته و پرآوازه دهه ۳۰ و اوایل دهه ۴۰ بود. بانو فرح در تهران متولد شد و تحصیلات ابتدایی خود را در دبستان مینو و متوسطه را در دبیرستان خاور گذراند. وی از حدود سال ۱۳۲۷ به خوانندگی پرداخت و مدتی نیز با نام مستعار شهرزاد می خواند. بانو فرح به سبب اجرای برخی تصنیف‌های عارف قزوینی مشهور می‌شود. از معروف‌ترین ترانه‌هایی که او خوانده است می‌توان از تصنیف «او نیامد» اشاره کرد. بانو فرح بیش از صدها تصنیف و ترانه اجرا کرده است. در مجلهٔ موزیک ایران نوشته شده است: «یک روز در جشنی که برای جمع‌آوری اعانه جهت آسیب‌دیدگان آستارا تشکیل شده بود، فرح نیز با پدرش شرکت داشت. در آن جلسه آقای شریفی نامی او را به خواندن دعوت می کنند. او خجالت می‌کشد و از خواندن امتناع می کند. عده‌ای که در آن جشن دعوت داشتند و ضمناً می‌دانستند که فرح دارای صدای خوبی است از او خواهش می‌کنند که بخواند. فرح برای اولین بار در حضور آن جمع همراه ویولون استاد صبا اشعاری را می‌خواند که همان جلسه موجب می‌شود، ابوالحسن صبا او را به تعلیم صدا و فراگرفتن علم موسیقی تشویق کند». او از سال ۱۳۲۷ با رادیو همکاری داشت و از آغازگران برنامه “گلها” بود و به خصوص در “برگ سبزها” برنامه‌های بسیاری اجرا کرده است. بانو فرح در سال ۱۳۴۵ از خوانندگی در رادیو استعفا داد و دلیل این کار را خواسته فرزندش عنوان کرد. پس از ان به جمع آوری صفحه های خود مشغول شد. به همین خاطر است که از او آثار بسیاری به یادگار مانده است.
━━━━━━━━━━━━━━
ویدیوهای مرتبط:
بانو مرضیه – مگر نمیشد
بانو شمس – ماه کنعان
لرتا هایراپتیان – اپرت یوسف و زلیخا
━━━━━━━━━━━━━━
شعر:
به راه وی تا سحر ماندم
ژاله افشاندم ، او نیامد
به امیدش ، با نوای نی
نغغمه ها خواندم او نیامد
امید دل من کجایی ؟
سحر شد چرا پس نیایی ؟
چرا نیایی ؟ که بی تو نالانم
آتش عشقت زد شرر به جانم
آتش عشقت زد شرر به جانم
شب تارم ، مه رخشان تویی تو
به گلزارم ، گل خندان تویی تو
ز قلب بی تابم چه خواهی ؟
به چشم بی خوابم نگاهی
به راه وی تا سحر ماندم
ژاله افشاندم ، او نیامد
به امیدش ، با نوای نی
نغغمه ها خواندم او نیامد
امید دل من کجایی ؟
سحر شد چرا پس نیایی
چرا نیایی ؟ که بی تو نالانم
آتش عشقت زد شرر به جانم
━━━━━━━━━━━━━━

تصنیف او نیامد از بانو فرح

تصنیف او نیامد
مایه دشتی
صفحات گرامافون
تنظیم و آهنگ (محلی): اکبر محسنی
شعر: ایرج تیمورتاش
این تصنیف در فیلم “مراد” در سال ۱۳۳۳ پخش شد که در این فیلم زنده‌یاد بانو هایده هم بازی می‌کردند

زنده‌یاد منیر فولادی با نام هنری فرح از خوانندگان برجسته و پرآوازه دهه ۳۰ و اوایل دهه ۴۰ بود. بانو فرح در تهران متولد شد و تحصیلات ابتدایی خود را در دبستان مینو و متوسطه را در دبیرستان خاور گذراند. وی از حدود سال ۱۳۲۷ به خوانندگی پرداخت و مدتی نیز با نام مستعار شهرزاد می خواند. بانو فرح به سبب اجرای برخی تصنیف‌های عارف قزوینی مشهور می‌شود. از معروف‌ترین ترانه‌هایی که او خوانده است می‌توان از تصنیف «او نیامد» اشاره کرد. بانو فرح بیش از صدها تصنیف و ترانه اجرا کرده است. در مجلهٔ موزیک ایران نوشته شده است: «یک روز در جشنی که برای جمع‌آوری اعانه جهت آسیب‌دیدگان آستارا تشکیل شده بود، فرح نیز با پدرش شرکت داشت. در آن جلسه آقای شریفی نامی او را به خواندن دعوت می کنند. او خجالت می‌کشد و از خواندن امتناع می کند. عده‌ای که در آن جشن دعوت داشتند و ضمناً می‌دانستند که فرح دارای صدای خوبی است از او خواهش می‌کنند که بخواند. فرح برای اولین بار در حضور آن جمع همراه ویولون استاد صبا اشعاری را می‌خواند که همان جلسه موجب می‌شود، ابوالحسن صبا او را به تعلیم صدا و فراگرفتن علم موسیقی تشویق کند». او از سال ۱۳۲۷ با رادیو همکاری داشت و از آغازگران برنامه “گلها” بود و به خصوص در “برگ سبزها” برنامه‌های بسیاری اجرا کرده است. بانو فرح در سال ۱۳۴۵ از خوانندگی در رادیو استعفا داد و دلیل این کار را خواسته فرزندش عنوان کرد. پس از ان به جمع آوری صفحه های خود مشغول شد. به همین خاطر است که از او آثار بسیاری به یادگار مانده است.
━━━━━━━━━━━━━━
ویدیوهای مرتبط:
بانو مرضیه – مگر نمیشد
بانو شمس – ماه کنعان
لرتا هایراپتیان – اپرت یوسف و زلیخا
━━━━━━━━━━━━━━
شعر:
به راه وی تا سحر ماندم
ژاله افشاندم ، او نیامد
به امیدش ، با نوای نی
نغغمه ها خواندم او نیامد
امید دل من کجایی ؟
سحر شد چرا پس نیایی ؟
چرا نیایی ؟ که بی تو نالانم
آتش عشقت زد شرر به جانم
آتش عشقت زد شرر به جانم
شب تارم ، مه رخشان تویی تو
به گلزارم ، گل خندان تویی تو
ز قلب بی تابم چه خواهی ؟
به چشم بی خوابم نگاهی
به راه وی تا سحر ماندم
ژاله افشاندم ، او نیامد
به امیدش ، با نوای نی
نغغمه ها خواندم او نیامد
امید دل من کجایی ؟
سحر شد چرا پس نیایی
چرا نیایی ؟ که بی تو نالانم
آتش عشقت زد شرر به جانم
━━━━━━━━━━━━━━