قمرالملوک وزیری
تصنیف شور - نرگس مست
- تار: مرتضی نیداوود
- اثر: نرگس مست
- دستگاه موسیقی: شور
- شاعر و آهنگساز: محمدعلی امیرجاهد
محمدعلی امیرجاهد (زادهٔ ۱۲۷۵ در تهران – درگذشتهٔ ۱۳۵۶ در تهران) شاعر و تصنیفساز بود. اشعارش بیشتر مضامین میهنی، اجتماعی، عشقی، سیاسی و فلسفی داشت. وی بیش از یکصد سرود و تصنیف ساختهاست و دو جلد کتاب دارد که جلد اول آن دیوان امیرجاهد در سال ۱۳۳۳ با نت آهنگهایش به چاپ رسیدهاست و جلد دوم آن نیز در مرداد ۱۳۴۹ چاپ و انتشار یافت. دختر وی مهین امیر جاهد، همسر محمد معین بود و مهدخت معین، نوه دختری او است.
مرتضی نیداوود (۱۲۷۹ – ۲ مرداد ۱۳۶۹ ه.ش) موسیقیدان، آهنگساز و نوازندهٔ تار اهل ایران بود. او در خانوادهای یهودی و دوستدار موسیقی پرورش یافت. تصنیف «مرغ سحر» از جمله آثار سرشناس او است.
تا من آن نرگس مست تو دیدم / دین و دل دادم و مهرت خریدم
ترسم آخر که وفایت نبینم / بس جفا دیدم و محنت کشیدم
آه ز بیداد تو ای دلبر طناز / دهان غنچه کن باز
ناسزایی بگو تا بگویم / که من چون شنیدم
جام زهر از کف تو نوش داروست / ناسزا از لب تو طیبات است
گر بمیرم تو به مرگم بگریی / نوشم آن قطره که آب حیات است
آه که عشق تو به جانم شرر افکند / میدهدم پند / دل از این عشق / کُنَد جان از آتش / که با جان خریدم
محمدعلی امیرجاهد (زادهٔ ۱۲۷۵ در تهران – درگذشتهٔ ۱۳۵۶ در تهران) شاعر و تصنیفساز بود. اشعارش بیشتر مضامین میهنی، اجتماعی، عشقی، سیاسی و فلسفی داشت. وی بیش از یکصد سرود و تصنیف ساختهاست و دو جلد کتاب دارد که جلد اول آن دیوان امیرجاهد در سال ۱۳۳۳ با نت آهنگهایش به چاپ رسیدهاست و جلد دوم آن نیز در مرداد ۱۳۴۹ چاپ و انتشار یافت. دختر وی مهین امیر جاهد، همسر محمد معین بود و مهدخت معین، نوه دختری او است.
مرتضی نیداوود (۱۲۷۹ – ۲ مرداد ۱۳۶۹ ه.ش) موسیقیدان، آهنگساز و نوازندهٔ تار اهل ایران بود. او در خانوادهای یهودی و دوستدار موسیقی پرورش یافت. تصنیف «مرغ سحر» از جمله آثار سرشناس او است.
- تا من آن نرگس مست تو دیدم
- ترسم آخر که وفایت نبینم
- آه ز بیداد تو ای دلبر طناز
- ناسزایی بگو تا بگویم
- جام زهر از کف تو نوش داروست
- گر بمیرم تو به مرگم بگریی
- آه که عشق تو به جانم شرر افکند
- دل از این عشق
- دین و دل دادم و مهرت خریدم
- بس جفا دیدم و محنت کشیدم
- دهان غنچه کن باز
- که من چون شنیدم
- ناسزا از لب تو طیبات است
- نوشم آن قطره که آب حیات است
- میدهدم پند
- کُنَد جان از آتش / که با جان خریدم