در کانال یوتیوب ما سابسکرایب کنید!
عطار نیشابوری » غزلیات
غزل شماره ۳۱۳ عطار نیشابوری
سر مستی ما مردم هشیار ندانند
انکار کنان شیوهٔ این کار ندانند
در صومعه سجاده نشینان مجازی
سوز دل آلودهٔ خمار ندانند
آنان که بماندند پس پردهٔ پندار
احوال سراپردهٔ اسرار ندانند
یاران که شبی فرقت یاران نکشیدند
اندوه شبان من بییار ندانند
بی یار چو گویم بودم روی به دیوار
تا مدعیان از پس دیوار ندانند
سوز جگر بلبل و دلتنگی غنچه
بر طرف چمن جز گل و گلزار ندانند
جمعی که بدین درد گرفتار نگشتند
درمان دل خستهٔ عطار ندانند
- سر مستی ما مردم هشیار ندانند
- در صومعه سجاده نشینان مجازی
- آنان که بماندند پس پردهٔ پندار
- یاران که شبی فرقت یاران نکشیدند
- بی یار چو گویم بودم روی به دیوار
- سوز جگر بلبل و دلتنگی غنچه
- جمعی که بدین درد گرفتار نگشتند
- انکار کنان شیوهٔ این کار ندانند
- سوز دل آلودهٔ خمار ندانند
- احوال سراپردهٔ اسرار ندانند
- اندوه شبان من بییار ندانند
- تا مدعیان از پس دیوار ندانند
- بر طرف چمن جز گل و گلزار ندانند
- درمان دل خستهٔ عطار ندانند