ملوک ضرابی

آواز

ناخدا

ناخدا از بانو ملوک ضرابی

ناخدا
مایه ابوعطا
صفحات شهرزاد
آهنگ و ارکستر: عبدالله جهان‌پناه
شعر: شهرآشوب، حافظ شیرازی

ترانه‌ی زیبا و قدیمی ناخدا از دیگر ساخته‌های زنده‌یاد جهان‌پناه با صدای پرمهر ملوک ضرابی و شعری زیبا از شهرآشوب.
زنده‌یاد ملوک فرش‌فروش معروف به ملوک ضرابی، خواننده برجسته و پرآوازه موسیقی سنتی ایرانی بود. وی از شاگردان شادروان حسین طاهرزاده و اقبال‌السلطان بود و نیز ضرب را از حاجی‌خان عین‌الدوله فراگرفته بود. حسین طاهرزاده او را در منزل عین السلطان دید و صدایش را شنید و از صدای او خوشش آمد و به مدت دو سال به او تعلیم آواز داد. مرحوم حاج خان عین الدوله هم در منزل عین السلطان رفت و آمد داشت. یک سال هم او به ملوک جوان نواختن ضرب و ضربی خواندن را آموخت. کمتر كاسبی در بازارچهٔ مروی بود كه ملوك را نشناسد او به این نام معروف شده بود .اقبال السلطان مجاور منزل ملوك زندگی میكرد و هر وقت در منزل شروع به خواندن میكرد، ملوك هم به وجد می آمد و با باز نمودن پنجره با آواز به او جواب میداد، تا اینكه بالاخره ملوك با مشورت خواهران و در خفا اقبال السلطان را به استادی برگزید و از این نظر بود كه بازاریها حرفهائی میزدند، و بعد كه در كار خود ورزیده شد مسئله را آفتابی كرد و خواندن را برای مردم شروع نمود.
━━━━━━━━━━━━━━
ویدیوهای مرتبط:
بانو الهه – طوفان
بانو فرح انگیز – تصنیف شوشتری
بانو مرضیه – شیدا
━━━━━━━━━━━━━━
شعر:
گزیده غزل شماره ۲۶۳ حافظ شیرازی
بیا و کشتی ما در شط شراب انداز
خروش و ولوله در جان شیخ و شاب انداز
مرا به کشتی باده درافکن ای ساقی
که گفته‌اند نکویی کن و در آب انداز
شهرآشوب:
کشتی نشسته یار من ، آن نازنین نگار من
ای ناخدا تو می بری ، صبر من و قرار من
مرو مرو کشتی خدا را ، مبر مبر نگار ما را
مرو مرو که راز پنهان ، هر شب نماید آشکارا
مگر مگر باشد دل تو ، ای ناخدا از سنگ خارا
آخر مگر ای ناخدا ، ترسی نداری از خدا ، از من کنی یارم جدا
کشتی به دریا می رود ، آب از سر ما می رود
جانم رود ای ناخدا ، چون یار زیبا می رود
━━━━━━━━━━━━━━ 

ناخدا از بانو ملوک ضرابی

ناخدا
مایه ابوعطا
صفحات شهرزاد
آهنگ و ارکستر: عبدالله جهان‌پناه
شعر: شهرآشوب، حافظ شیرازی

ترانه‌ی زیبا و قدیمی ناخدا از دیگر ساخته‌های زنده‌یاد جهان‌پناه با صدای پرمهر ملوک ضرابی و شعری زیبا از شهرآشوب.
زنده‌یاد ملوک فرش‌فروش معروف به ملوک ضرابی، خواننده برجسته و پرآوازه موسیقی سنتی ایرانی بود. وی از شاگردان شادروان حسین طاهرزاده و اقبال‌السلطان بود و نیز ضرب را از حاجی‌خان عین‌الدوله فراگرفته بود. حسین طاهرزاده او را در منزل عین السلطان دید و صدایش را شنید و از صدای او خوشش آمد و به مدت دو سال به او تعلیم آواز داد. مرحوم حاج خان عین الدوله هم در منزل عین السلطان رفت و آمد داشت. یک سال هم او به ملوک جوان نواختن ضرب و ضربی خواندن را آموخت. کمتر كاسبی در بازارچهٔ مروی بود كه ملوك را نشناسد او به این نام معروف شده بود .اقبال السلطان مجاور منزل ملوك زندگی میكرد و هر وقت در منزل شروع به خواندن میكرد، ملوك هم به وجد می آمد و با باز نمودن پنجره با آواز به او جواب میداد، تا اینكه بالاخره ملوك با مشورت خواهران و در خفا اقبال السلطان را به استادی برگزید و از این نظر بود كه بازاریها حرفهائی میزدند، و بعد كه در كار خود ورزیده شد مسئله را آفتابی كرد و خواندن را برای مردم شروع نمود.
━━━━━━━━━━━━━━
ویدیوهای مرتبط:
بانو الهه – طوفان
بانو فرح انگیز – تصنیف شوشتری
بانو مرضیه – شیدا
━━━━━━━━━━━━━━
شعر:
گزیده غزل شماره ۲۶۳ حافظ شیرازی
بیا و کشتی ما در شط شراب انداز
خروش و ولوله در جان شیخ و شاب انداز
مرا به کشتی باده درافکن ای ساقی
که گفته‌اند نکویی کن و در آب انداز
شهرآشوب:
کشتی نشسته یار من ، آن نازنین نگار من
ای ناخدا تو می بری ، صبر من و قرار من
مرو مرو کشتی خدا را ، مبر مبر نگار ما را
مرو مرو که راز پنهان ، هر شب نماید آشکارا
مگر مگر باشد دل تو ، ای ناخدا از سنگ خارا
آخر مگر ای ناخدا ، ترسی نداری از خدا ، از من کنی یارم جدا
کشتی به دریا می رود ، آب از سر ما می رود
جانم رود ای ناخدا ، چون یار زیبا می رود
━━━━━━━━━━━━━━