سخنی با ما(ه) – قطعه مست و هشیار از زنده‌یاد پروین اعتصامی

برنامه سخنی با ما(ه)

قطعه مست و هشیار از زنده‌یاد پروین اعتصامی

قسمت اول

رخشندهٔ اعتصامی (۲۵ اسفند ۱۲۸۵ – ۱۵ فروردین ۱۳۲۰) معروف به پروین اعتصامی، شاعر ایرانی بود. او بیشتر به دلیل به کار بردن سبک شعریِ مناظره در شعرهایش معروف است.

0:00 – آغاز
0:26 – مقدمه
0:53 – بیوگرافی پروین اعتصامی
2:50 – خوانش قطعه مست و هشیار
4:25 – پایان

پروین اعتصامی » مثنویات، تمثیلات و مقطعات

قطعه شمارهٔ ۱۴۲ - مست و هشیار

محتسب، مستی به ره دید و گریبانش گرفت

مست گفت ای دوست، این پیراهن است، افسار نیست

گفت: مستی، زان سبب افتان و خیزان میروی

گفت: جرم راه رفتن نیست، ره هموار نیست

گفت: میباید تو را تا خانهٔ قاضی برم

گفت: رو صبح آی، قاضی نیمه‌شب بیدار نیست

گفت: نزدیک است والی را سرای، آنجا شویم

گفت: والی از کجا در خانهٔ خمار نیست

گفت: تا داروغه را گوئیم، در مسجد بخواب

گفت: مسجد خوابگاه مردم بدکار نیست

گفت: دیناری بده پنهان و خود را وارهان

گفت: کار شرع، کار درهم و دینار نیست

گفت: از بهر غرامت، جامه‌ات بیرون کنم

گفت: پوسیدست، جز نقشی ز پود و تار نیست

گفت: آگه نیستی کز سر در افتادت کلاه

گفت: در سر عقل باید، بی کلاهی عار نیست

گفت: می بسیار خوردی، زان چنین بیخود شدی

گفت: ای بیهوده‌گو، حرف کم و بسیار نیست

گفت: باید حد زند هشیار مردم، مست را

گفت: هشیاری بیار، اینجا کسی هشیار نیست

  1. محتسب، مستی به ره دید و گریبانش گرفت
  2. گفت: مستی، زان سبب افتان و خیزان میروی
  3. گفت: میباید تو را تا خانهٔ قاضی برم
  4. گفت: نزدیک است والی را سرای، آنجا شویم
  5. گفت: تا داروغه را گوئیم، در مسجد بخواب
  6. گفت: دیناری بده پنهان و خود را وارهان
  7. گفت: از بهر غرامت، جامه‌ات بیرون کنم
  8. گفت: آگه نیستی کز سر در افتادت کلاه
  9. گفت: می بسیار خوردی، زان چنین بیخود شدی
  10. گفت: باید حد زند هشیار مردم، مست را
  • مست گفت ای دوست، این پیراهن است، افسار نیست
  • گفت: جرم راه رفتن نیست، ره هموار نیست
  • گفت: رو صبح آی، قاضی نیمه‌شب بیدار نیست
  • گفت: والی از کجا در خانهٔ خمار نیست
  • گفت: مسجد خوابگاه مردم بدکار نیست
  • گفت: کار شرع، کار درهم و دینار نیست
  • گفت: پوسیدست، جز نقشی ز پود و تار نیست
  • گفت: در سر عقل باید، بی کلاهی عار نیست
  • گفت: ای بیهوده‌گو، حرف کم و بسیار نیست
  • گفت: هشیاری بیار، اینجا کسی هشیار نیست