حسین قوامی
تو ای پری کجایی "سرگشته" - حسین قوامی
- آهنگساز: همایون خرم
- اثر: تو ای پری کجایی - سرگشته
- دستگاه موسیقی: همایون
- شاعر: هوشنگ ابتهاج
استاد امیر همایون خرم (زادهٔ ۹ تیر ۱۳۰۹ – درگذشتهٔ ۲۸ دی ۱۳۹۱)، نوازندهٔ ویلن، موسیقیدان و آهنگساز اهل ایران بود. او یکی از اعضای شورای عالی خانه موسیقی ایران بود. همایون خرم از بزرگترین آهنگسازان ایرانی و خالق ملودی های بی نظیری مثل غوغای ستارگان ، افسانه شیرین , رسوای زمانه ، پیک سحری ٫ تو ای پری کجایی ، آوای خسته دلان ، شهزاده رویا ، طاقتم ده ( ساغرم شکسته ساقی ) و ده ها اثر جاودانه دیگر است و تاثیر زیادی در موسیقی ایرانی داشت . وی با خوانندگان سرشناس زمانه خود از جمله مرضیه ، الهه ، دلکش ، قوامی ، مهستی ، هایده ، شجریان و دیگر خوانندگان بزرگ همکاری داشت به طوری که پروین از خوانندگان انحصاری ترانه های خرم محصوب میشد . همچین خرم با جواد معروفی ، علی تجویدی ، فرهنگ شریف ، جلیل شهناز ، پرویز یاحقی ، انوشیروان روحانی و دیگر موسیقی دانان زمانه خود دوستی و همکاری بسیار زیادی داشت . همایون خرم با ساختن زیبا ترین نغمه ها در تمامی دستگاه ها از سه گاه تا بیات ترک از بزرگترین موسیقی دانان تاریخ ایران محسوب میشود و او را خالق جاودانه ترین ترانه ها می نامند.
همایون خرم در گفتوگویی که ابوالحسن مختاباد، روزنامهنگار و پژوهشگر تاریخ موسیقی معاصر، با او در نشریه نگاه انجام داد، از چگونگی پدید آمدن این تصنیف میگوید:
«در منوچهری خانه باصفایی بود با باغچه که شبش رفتم آنجا. شب قشنگی بود و برخی از کارهایی را که با دستگاه حرفهای شان ضبط کرده بودند گوش کردم. من خودم کارهایی را که مینوشتم و اجرا میکردم تنها یک بار گوش میکردم و دیگر هم فرصتی برای گوش دادن دوباره نداشتم و تاییدشان میکردم. هنگام گوش دادن به کارها، آقای ابتهاج گفتند «خیلی دلم میخواهد که روی یک آهنگی از شما شعر بسازم.» من چیزی نگفتم اما وقتی به روی بالکن و هوای خوب و نسیم و باغچه و شب اواخر تابستان را دیدم گویی باران نت بود که میبارید. بلافاصله رفتم توی بالکن نشستم و این آهنگ را از بالا تا پایین نوشتم. حتی جوابهای ارکستر پشت هم آمد. واقعاً کمتر زمانی بود که یک آهنگ تمام و کمال به ذهن بیاید؛ از صفر تا صدش؛ و به همین دلیل است که برخی از دوستان و شنوندگانی که این کار را میشنوند می گویند این آهنگ زمینی نیست. و من هم معتقدم که به بنده این آهنگ را دادند و «تو ای پری کجایی» الهامی بود که به من شد؛ الهامی که تمام و کمال آمد. آهنگ را برای ایشان اجرا کردم خیلی خوشحال شد و مشغول ساختن شعرش شد»
شبی که آواز نی تو شنیدم
چو آهوی تشنه پی تو دویدم
دوان دوان تا لب چشمه رسیدم
نشانهای از نی و نغمه ندیدم
تو ای پری کجایی؟ که رخ نمینمایی
از آن بهشت پنهان، دری نمیگشایی
من همه جا، پی تو گشتهام
از مه و مهر، نشان گرفتهام
بوی تو را، ز گل شنیدهام
دامن گل، از آن گرفتهام
تو ای پری کجایی؟ که رخ نمینمایی
از آن بهشت پنهان، دری نمیگشایی
دل من، سرگشته تو
نفسم، آغشته تو
به باغ رؤیاها، چو گلت بویم
در آب و آئینه، چو مهت جویم
تو ای پری کجایی؟
در این شب یلدا، ز پیات پویم
به خواب و بیداری، سخنت گویم
توای پری کجایی؟
مه و ستاره درد من میدانند
که همچو من پی تو سرگردانند
شبی کنار چشمه پیدا شو
میان اشک من چو گل وا شو
تو ای پری کجایی؟ که رخ نمینمایی
از آن بهشت پنهان، دری نمیگشایی
استاد امیر همایون خرم (زادهٔ ۹ تیر ۱۳۰۹ – درگذشتهٔ ۲۸ دی ۱۳۹۱)، نوازندهٔ ویلن، موسیقیدان و آهنگساز اهل ایران بود. او یکی از اعضای شورای عالی خانه موسیقی ایران بود. همایون خرم از بزرگترین آهنگسازان ایرانی و خالق ملودی های بی نظیری مثل غوغای ستارگان ، افسانه شیرین , رسوای زمانه ، پیک سحری ٫ تو ای پری کجایی ، آوای خسته دلان ، شهزاده رویا ، طاقتم ده ( ساغرم شکسته ساقی ) و ده ها اثر جاودانه دیگر است و تاثیر زیادی در موسیقی ایرانی داشت . وی با خوانندگان سرشناس زمانه خود از جمله مرضیه ، الهه ، دلکش ، قوامی ، مهستی ، هایده ، شجریان و دیگر خوانندگان بزرگ همکاری داشت به طوری که پروین از خوانندگان انحصاری ترانه های خرم محصوب میشد . همچین خرم با جواد معروفی ، علی تجویدی ، فرهنگ شریف ، جلیل شهناز ، پرویز یاحقی ، انوشیروان روحانی و دیگر موسیقی دانان زمانه خود دوستی و همکاری بسیار زیادی داشت . همایون خرم با ساختن زیبا ترین نغمه ها در تمامی دستگاه ها از سه گاه تا بیات ترک از بزرگترین موسیقی دانان تاریخ ایران محسوب میشود و او را خالق جاودانه ترین ترانه ها می نامند.
همایون خرم در گفتوگویی که ابوالحسن مختاباد، روزنامهنگار و پژوهشگر تاریخ موسیقی معاصر، با او در نشریه نگاه انجام داد، از چگونگی پدید آمدن این تصنیف میگوید:
«در منوچهری خانه باصفایی بود با باغچه که شبش رفتم آنجا. شب قشنگی بود و برخی از کارهایی را که با دستگاه حرفهای شان ضبط کرده بودند گوش کردم. من خودم کارهایی را که مینوشتم و اجرا میکردم تنها یک بار گوش میکردم و دیگر هم فرصتی برای گوش دادن دوباره نداشتم و تاییدشان میکردم. هنگام گوش دادن به کارها، آقای ابتهاج گفتند «خیلی دلم میخواهد که روی یک آهنگی از شما شعر بسازم.» من چیزی نگفتم اما وقتی به روی بالکن و هوای خوب و نسیم و باغچه و شب اواخر تابستان را دیدم گویی باران نت بود که میبارید. بلافاصله رفتم توی بالکن نشستم و این آهنگ را از بالا تا پایین نوشتم. حتی جوابهای ارکستر پشت هم آمد. واقعاً کمتر زمانی بود که یک آهنگ تمام و کمال به ذهن بیاید؛ از صفر تا صدش؛ و به همین دلیل است که برخی از دوستان و شنوندگانی که این کار را میشنوند می گویند این آهنگ زمینی نیست. و من هم معتقدم که به بنده این آهنگ را دادند و «تو ای پری کجایی» الهامی بود که به من شد؛ الهامی که تمام و کمال آمد. آهنگ را برای ایشان اجرا کردم خیلی خوشحال شد و مشغول ساختن شعرش شد»
- شبی که آواز نی تو شنیدم
- دوان دوان تا لب چشمه رسیدم
- تو ای پری کجایی؟ که رخ نمینمایی
- من همه جا، پی تو گشتهام
- بوی تو را، ز گل شنیدهام
- تو ای پری کجایی؟ که رخ نمینمایی
- دل من، سرگشته تو
- به باغ رؤیاها، چو گلت بویم
- در این شب یلدا، ز پیات پویم
- مه و ستاره درد من میدانند
- شبی کنار چشمه پیدا شو
- چو آهوی تشنه پی تو دویدم
- نشانهای از نی و نغمه ندیدم
- از آن بهشت پنهان، دری نمیگشایی
- از مه و مهر، نشان گرفتهام
- دامن گل، از آن گرفتهام
- از آن بهشت پنهان، دری نمیگشایی
- نفسم، آغشته تو
- در آب و آئینه، چو مهت جویم
- به خواب و بیداری، سخنت گویم
- که همچو من پی تو سرگردانند
- میان اشک من چو گل وا شو